دنبال کننده ها

۱۳۹۱ اسفند ۲۸, دوشنبه

فاوست 1926


فاوست 1926

فاوست     1926
http://s3.picofile.com/file/7561034729/23ts9qp.jpg
فیلم فاوست محصول 1926 و به کارگردانی فردریش ویلهلم مورنائو، در زمره درخشان ترین آثار سینمای اکسپرسیونیستی آلمان قرار دارد. در فیلم فاوست که داستان آن برگرفته از نمایشنامه فاوست اثرگوته و نیز داستان های موجود در فرهنگ عامه مردم آلمان است، گوستا اکمان، امیل یانینگز و کامیلا هورن به ایفای نقش پرداختند.
فیلم، داستان کیمیاگر پیری به نام فاوست است که سخت می کوشد دارویی تهیه کند تا با کمک آن، بیماری همه گیر طاعون در شهر را درمان کند. فاوستی که خود را در راه خدا پیر کرده و مدت ها مردم را به راه او خوانده، حال که برای نجات شهر از طاعون، به درگاه او روی می آورد، پاسخی نمی شنود.
 در چنین موقعیتی که درهای تاریکی باز است و سایه های مرگ زمین را احاطه کرده و به نظر می رسد نه ایمان و نه دانش هیچ یک به کار نمی آیند، فاوست مردد می ماند که کدام را انتخاب کند؟ خدایی که دعای او را بی پاسخ می گذارد یا شیطانی که دست به نقد ایستاده و حاضر است راه رسیدن به خواسته هایش را به او نشان دهد؟ رویگردانی از خدا و قلمرو او ریسک نامعقولی به نظر می رسد، ولی فاوست به این می اندیشد که شاید اعتماد کردن به شیطان برای فقط یک روز ضرری نداشته باشد...
http://s1.picofile.com/file/7561038923/faust_788.jpg
ولی جریان به همان سادگی که فاوست فکر می کند، نیست. شیطان (مفیستو(که سوگند خورده استفاوست را با خود همراه کند، فکر همه چیز را کرده و برگ های برنده اش را یکی یکی رو می کند. او جذابیت هایی مثل (توانایی درمان بیماران و جوانی) را به فاوست نشان می دهد و با کمک آنها وی را دربند و زنجیر می کند، تا جایی که فاوستی که حاضر به هم پیمان شدن با مفیستو نبوده و شاید هنوز هم نباشد، برای اینکه شکوه این جهانی را داشته باشد، ناچار است با او همراه شود...

http://s3.picofile.com/file/7561042040/faust_35.jpg
ولی در این میان چند سوال وجود دارد:
آیا مفیستو، دوستی قابل اعتماد است؟
آیا غیر از این نیست که وقتی انسان از همه لذت ها اشباع گردد، دیگر این جذابیت ها و پیروزی های مکرر او را خسته می کند و چیز زیادی برای ارائه به او وجود نخواهد داشت؟
و آیا برای کسی که از درون آلوده شده، همچنان راهی برای بازگشت به طراوت باقی است؟
http://s3.picofile.com/file/7561042789/4654654.jpg
***
فاوست ، فیلمی است با تصاویر تاثیرگذار و به یاد ماندنی. از آن فیلم هایی که صحنه هایش آنقدر قوی هست که چه بسا تا سال ها در ذهن بیننده باقی بماندصحنه هایی که بیشتر شبیه قسمت هایی از یک رویا هستند تا داستانی منسجم و بنابراین نمی شود انتظار یک روایت داستانی خطی و کامل را از آنها داشتتماشای این فیلم به ویژه در روزگار ما، مانند این است که دو ساعت در دنیایی دیگر سیر کنیم. شیوه فیلمبرداری و نورپردازی و استفاده از سایه های زیاد، حالتی رویایی به فیلم داده اند و تصور زندگی در جهانی تیره و تار و تنهایی بشر، به کمک آنها خیلی خوب القا شده است.
جلوه های ویژه و طراحی صحنه قوی از مهم ترین جنبه های فیلم فاوست به شمار می آیند. با توجه به طرح رویا گونه خود فیلم و نیز زمان ساخت آن، جلوه های ویژه ای که به وضوح مصنوعی بودن آنها مشخص است، عیبی برای این فیلم محسوب نمی شده و نمی شوند. به قول راجر ایبرت منتقد مشهور، چه بسا همین جلوه های ویژه مصنوعی موثرتر از جلوه های ماهرانه امروزی است که گاه به نظر می رسد واقعی بودن و تکنیک به کار رفته در آنها، دیگر هنر و تخیل را به حاشیه رانده است.
بخش برجسته فیلم، نیمه اول آن است که در آن واقعا شاهد سینما به عنوان  هنر تصاویر متحرک هستیم. در این بخش با چندین صحنه به یاد ماندنی رو به رو هستیم که شاید جالب ترین آنها زمانی است کهفاوست بر شنل مفیستو قدم می گذارد و هر دو با هم بر فراز شهرها پرواز می کنند و در حالی که از بالا به پایین نگاه می کنند، از شهرهایی با ساختمان های قرون وسطایی و کوه و دشت و رودخانه ها و ... می گذرند و به قصر دوشس پارما می رسند.
 یکی دیگر از صحنه های به یادماندنی صحنه ای است که مفیستو با شنل سیاهش شهر را احاطه کرده و آن را به طاعون آلوده می کندامیل یانینگز، بازیگر نقش مفیستو، ناچار شد برای بازی در این صحنه، سه ساعت روی میله هایی از جنس سیم معلق بماند و در این حین، پنکه های برقی که بادهایی از جنس دوده به سمت ماکت شهر می وزاندند، شنلش را به حرکت در می آوردند!
 http://s3.picofile.com/file/7561044622/Faust_thumb_450x337_2870.jpg

http://s3.picofile.com/file/7561045478/murnau.jpg

ولی از نیمه دوم فیلم، ریتم کند می شود و داستان محدود به عشق فاوست و دختری به نام گرچن می شود. یکی دیگر از تفاوت های دیگر نیمه دوم فیلم با نیمه اول آن این است که در این نیمه، شخصیتمفیستو حالتی طنزگونه پیدا می کند که هر چند این حالت کمدی دلنشین است، ولی یک مقدار با تصوری که بیننده در نیمه اول فیلم از شیطان پیدا کرده بود، در تضاد می باشد. البته پایان فیلم بیشتر از جنس نیمه اول فیلم است.
یکی دیگر از نقاط قوت فیلم، بازی خوب بازیگران به ویژه بازیگر نقش مفیستو یعنی امیل یانینگز است که توانایی اش در تغییر حالات چهره واقعا تحسین برانگیز می باشد.
***
شاید بتوان جمله زیر را شاه بیت فیلم نامید:
"هر آنچه در آسمان ها و زمین وجود دارد، شگفت انگیز است، ولی بزرگترین شگفتی جهان، آزادی انسان در انتخاب بین خوب و بد می باشد."
آری، فاوست هم آزاد است در انتخاب بین نیک و بد و در نهایت هیچ چیز نمی تواند آن جنبه معنوی وجودش که همان عشق و خلوص است را تسخیر کرده و به بند بکشد.

http://s3.picofile.com/file/7561047204/4356365.jpg
با توجه به اینکه اسکار وایلد هنگام نوشتن رمان تصویر دورین گری، تحت تاثیر فاوست اثر گوته قرار داشته است، مضمون فیلم فاوست نزدیکی زیادی با فیلم تصویر دورین گری محصول 1945 دارد. جمله معروفی در انجیل وجود دارد که در فیلم های مختلف بارها مصداق آن را به شیوه های گوناگون دیده ایم، از همین فاوست گرفته تا همشهری کین و ... و آن جمله این است : "چه سودی خواهد برد مردی که گنج های جهان را به دست آورد و در مقابل روح خود را از دست بدهد..؟؟؟"

هیچ نظری موجود نیست: